English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2877 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
beatten zone U منطقه مورد اصابت
captain a protest U افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
a penny for your thoughts <idiom> U [طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
reputed owner U در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
burn notice U علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
returning U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
nephrogenic U ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
consents U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
theory of epigensis U فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
kamikaze U هواپیماهای خودکشی ژاپنی
fighter cover U پوشش با هواپیماهای شکاری
fighter cover U پوشش هواپیماهای جنگنده
gaggles U هواپیماهای بی موتور درحال پرواز
gaggle U هواپیماهای بی موتور درحال پرواز
fighter control U کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
program aircraft U جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
identification zone U منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
domestic air traffic U رفت وامد هواپیماهای داخلی
diver badge U نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
interceptor controller U پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
sortie number U تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
interplane strut U پایه هایی که دو بال هواپیماهای دوباله را به هم متصل میکند
mix up, caution U موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
hound dog U موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
fixer system U سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
intruder operation U تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
provided he goes at once U بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
pitch control U کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
hitting U اصابت
hits U اصابت
accessing U اصابت
impingement U اصابت
access U اصابت
accesses U اصابت
accessed U اصابت
hit U اصابت
line of impact U خط اصابت گلوله
hit U اصابت گلوله
hit U اصابت موفقیت
hits U اصابت موفقیت
thunderstroke U اصابت صاعقه
shot U اصابت کرده
impact U اصابت گلوله
direct hit U اصابت مستقیم
direct hits U اصابت مستقیم
hits U اصابت گلوله
impacts U اصابت گلوله
hitting U اصابت موفقیت
hitting U اصابت گلوله
point of impact U نقطه اصابت
surface of impact U سطح اصابت
impact pressure U فشار اصابت
shots U اصابت کرده
impact area U محل اصابت
hit ratio U نسبت اصابت
impact point U نقطه اصابت
onset U هجوم اصابت
kidneys U کلیه
all U کلیه
reins U کلیه ها
all- U کلیه
kidney U کلیه
attacked U اصابت یا نزول ناخوشی
angle of incidence U زاویه اصابت گلوله
effective pattern U منطقه اصابت موثر
impact registration U ثبت مرکز اصابت
impact area U منطقه اصابت گلوله ها
burst U محل اصابت گلوله
point of impact U محل اصابت گلوله
impacts U اصابت اثر شدید
impact point U محل اصابت گلوله
attacks U اصابت یا نزول ناخوشی
bursts U محل اصابت گلوله
impact U اصابت اثر شدید
strikes U اصابت اعتصاب کردن
strike U اصابت اعتصاب کردن
biting angle U کوچکترین زاویه اصابت
center of impact registration U ثبت مرکز اصابت
attack U اصابت یا نزول ناخوشی
paranephric U مجاور کلیه
reniform U شبیه کلیه
renal gravel U حصات کلیه
renal gravel U ریک کلیه
renal calculus U ریگ کلیه
all arms U کلیه نیروها
renal U وابسته به کلیه ها
reniform U کلیه مانند
nephralgia U قولنج کلیه
nephroptosis U کلیه متحرک
floating kidney U کلیه متحرک
entireforce U کلیه قوا
all hands U کلیه پرسنل
all men U کلیه مردم
entireforce U کلیه نیرو
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
keel area U ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
hitting U اصابت کردن به هدف زدن
impact pressure U نیروی اصابت فشار ترکش
hit U اصابت کردن به هدف زدن
the lot fell upon me U قرعه بنام من اصابت کرد
hits U اصابت کردن به هدف زدن
single shot hit probability U احتمال اصابت یک گلوله به هدف
vertical probable error U خطای اصابت قائم گلوله
impact U با شدت اصابت کردن ضربت
impacts U با شدت اصابت کردن ضربت
patterns U نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern U نقشه طرح اصابت گلوله ها
ornis U کلیه مرغان یک سرزمین
azoth U علاج کلیه دردها
tenantary U کلیه مستاجرین یک ملک
against all risks U در براب کلیه خطرات
reins U محل کلیه در بدن
paranephros U غده روی کلیه
deep stall U وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
direct hits U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
absolute deviation U انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
surface of impact U سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
direct hit U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
impact registration U ثبت تیر بروش مرکز اصابت
disclaim all liability U کلیه بدهیها را انکار کردن
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
the t. population U کلیه جمعیت همه مردم
kidney stone [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
chronic renal failure [CRF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
nephrolith U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
The ship and all its crew were lost . U کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
syngraph U سندی که به مهر و امضا کلیه
demesne U کلیه زمین مایملک یک شخص
Chronic kidney disease [CKD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
chronic renal disease [CRD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
renal calculus [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
chronic kidney failure [CKF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
bomb impact plot U بردن محل اصابت بمب روی نقشه
bull's eye U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's-eyes U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
tenantry U اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
adrenocortical U وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
avifauna U کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
nephrosis U بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
flora U کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
adrenal U مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
All thing considered. U باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
All wages were scaled up to 15 per cent . U کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
suet U چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
cortin U ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
course line shot U تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
banc U جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
flukes U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
fluke U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
farraginous U تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
This is contray to all moral principles ( codes ) . U این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
eying U دیده
eye water U اب دیده
eyeing U دیده
eye U دیده
eyes U دیده
Recent search history Forum search
1tink and grow rich
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1strong
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
2مهرآسا
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1It takes a bit of a performance penalty compared to the previous one.
1اصلاح ترجمه
2purchase off the registry
1در مورد فعلهای مجهول
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com